Lyrics of Khabi Bood O Khiali Dariush Rafiee
خوابی بود وخیالی
ما را روز وصال
رفت از یاد و تبه شد
حال آن خواب و خیال
روزی دلکش و خرّم بود
فارغ خاطرم از غم بود
بر گل از دَم فروردین
لرزان قطره ی شبنم بود
وه زان حسن و جمال ،
وه زان حسن و جمال
*****
جان را نشاط و مستی
از روی تو بود
دل را امید هستی
بر موی تو بود
ریزان ، ز شاخه سوسن ها
گل ها بر سر ما
لرزان ، ز عشق و بی تابی
هر دم پیکر ما
*****
ای کاش ، دامانت را
از کف نمی دادم
چه شد آن وفا ، چه شد آن صفا
ز چه از چشمت افتادم ؟
چو گذشته ها ، به برم بیا
که دهد غم بر بادم
خواهم بار دیگر ،
با تو به صحرا رفتن
غم ها ، از دل بردن
خوش به تماشا رفتن
ای رفته بیا
تا نروم از دست
کین زخمه ی غم
پاره دلم بشکست
*****
خوابی بود وخیالی
ما را روز وصال
رفت از یاد و تبه شد
حال آن خواب و خیال
روزی دلکش و خرّم بود
فارغ خاطرم از غم بود
بر گل از دَم فروردین
لرزان قطره ی شبنم بود
وه زان حسن و جمال ،
وه زان حسن و جمال