رو دوشت کوهی از درد و چشات لبریز ِ بارونه تنت پر درده و اما کسی چیزی نمیدونه شبای ِ بی کسی هاتو دیگه بارون نمیشوره کجای ِ قصه خندیدی؟! تمومش بوده دلشوره با سیلی صورتت سرخ ِ کسی چیزی نمیدونه تو از مردن نمیترسی همون چیزی که میمونه
معنی ِ این عشق و کاشکی میفهمیدی به تو وابسته تر بودم اگه دردام و میدیدی تموم ِ روزات و شبهات.همینجوری هدر شد نه پایونی تو کارات نه به زخمات اثر شد معنی ِ این عشق و کاشکی میفهمیدی به تو وابسته تر بودم اگه دردام و میدیدی تموم ِ روزات و شبهات همینجوری هدر شد نه پایونی تو کارات نه به زخمات اثر شد
رو دوشت کوهی از درد و چشات لبریز ِ بارونه تنت پر درده و اما کسی چیزی نمیدونه شبای ِ بی کسی هاتو دیگه بارون نمیشوره کجای ِ قصه خندیدی؟! تمومش بوده دلشوره با سیلی صورتت سرخ ِ کسی چیزی نمیدونه تو از مردن نمیترسی همون چیزی که میمونه