من که در تو زندگانی یافتم من که هستی را ز چشمانت، نگاهت یافتم دیگر قرارم نیست، دیگر شکیبم نیست من که در تو مرده ام من که هستی را ز چشمانت، نگاهت یافتم من که آلامم میان تیره مویت، صدایت یافتم دیگر قرارم نیست، دیگر توانم نیست من که در تو مرده ام من که در یاد و خیالت مرده ام من که در یاد و وجودت نیستم قصه گوی قلب من دیگر قرارم نیست خدا را آسمانها را گواهیست من که در تو مرده ام من که در یاد و خیالت مرده ام من که در یاد و وجودت نیستم قصه گوی قلب من دیگر قرارم نیست خدا را آسمانها را گواهیست من که در تو مرده ام من که هستی را ز چشمانت، نگاهت یافتم من که آلامم میان تیره مویت، صدایت یافتم دیگر قرارم نیست، دیگر توانم نیست من که در تو مرده ام من که در یاد و خیالت مرده ام من که در یاد و وجودت نیستم قصه گوی قلب من دیگر قرارم نیست خدا را آسمانها را گواهیست من که در تو مرده ام