Lyrics of Man Mikham Bargardam Beh Koodaki Hossein Panahi
آه ! خنده های بی دلیل گریه های بی دلیل خیره گی ها ، خیره گی ها ، خیره گی خیره گی ها و سکوت خیره گی و افق سرخ غروب خیره گی و علف ترد بهار خیره گی و شبح کوه و درختان در شب خیره گی و چرخش گردن جغد خیره گی و بازی ستاره ها خنده بر جنگ بز و گیوه ی پهن مادر گریه بر هجرت یک گربه از امروز به قرنی دیگر خنده بر عرعر خر . من، من باید برگردم ، تا تو قبرستون ده ، غش غش ریسه برم به سگ از شدت ذوق ، سنگ کوچیک بزنم توی باغ خودمون انار دزدی بخورم وقتی که هوای حلوا کردم با خدا حرف بزنم آخه ! تنها من می دونم شونه چوبی خواهرم کجا افتاده . آخه ! تنها من می دونم شونه چوبی خواهرم کجا افتاده . کلید کهنه صندوق عجایب ، لای دستمال چه نوع پیر زنی پنهونه راز خاموشی فانوس کجاست گناه پای شل گاو سیاه گردن کیست چه گلی را اگه پرپر بکنی شیر بزت می خشکه . من باید برگردم تا به مادرم بگم ، من بودم که اون شب ، شیربرنج سحریتو خوردم من بودم! من بودم،که اون شب شیر برنج سحریتو خوردم تا به بابام بگم ، باشه باشه ، نمی خواد کولم کنی ! گندوما را تو ببر ، من به دنبالت می آم قول می دم که نشینم خونه بسازم با ریگ دنبال مارمولکا ، نرم تا آن ور کوه ! من می خوام برگردم به کودکی... من می خوام برگردم به کودکی... من می خوام برگردم به کودکی...