Lyrics of Man Shmam Shabaneh by Dariush Rafiee Dariush Rafiee
من شمعم شمع شبانه
در عالم گشته فسانه
همه جا خود را می سوزم
که شب یاران افروزم
می سوزم تا به سحرگه ،
از رازم کس نشد آگه
خوش و بی پروا می سوزم
که ز سر تا پا می سوزم
نه وفاداری ، نه وفاخواهی ،
که به قلب من ، ببرد راهی
چون جان من افروزد
همه خودبینی ، همه خودخواهی
نشود پیدا ، دلِ آگاهی
ز من وفا آموزد
ز من وفا آموزد
من و شب پروانه ، من و دل دیوانه
به اشک و آتش خرسند
تو حال من کی دانی
که خود نباشی چون من
به عشق رویی پابند
اگر چون آتش خوش سوزم شب ها
خوشم که بزمی افروزم شب ها
خوشم که بزمی افروزم شب ها
من در راه محبّت
سر از پا نشناسم
از ، آتش نکنم پروا
از ، آتش نکنم پروا
یک امشب من با
شادی می سوزم
تا که شود فردا
دل من ، ز وفا می سوزد
که وفا به شما آموزد
در این دنیا
من و شب پروانه ، من و دل دیوانه
به اشک و آتش خرسند
تو حال من کی دانی
که خود نباشی چون من
به عشق رویی پابند