در سکوتی ماتم افزا ، من کناری و مرغ شیدا با من دل خسته گوید ، از چه بنشسته ای تو تنها عشق یاری در دل دارم ، می دهد هر دم آزارم ،فتنه ها دارد در کارم با خیالش در تنهایی ، می گریزم از رسوایی ، جام نوشین در کف دارم مرغ شیدا بیا بیا ، شاهد ناله ی حزینم شو با نوایی تو هم صدا ، با نوای دل غمینم شو ای صبا گر شنیده ای ، راز قلب شکسته ام امشب رو پیامم به او رسان ، قاصد عشق آتشینم شو لحظه ای آسمان تو بنگر ، جامه ی ارغوانیم در غم عشق او خزان شد نو بهار جوانیم عطر گیسوی دلفریبش ،رشک گلهای یاسمن سایه ی مهر او چراغ روشن زندگانیم