وقتی به خوابم اومد رنگ قشنگ چشمات پیچید تو خلوت دلم صدای اون قدمهات با یه بغل گل یاس من اومدم سر رات حالا که میپرسم با من یاری نگو نه میپرسم به عشقم وفاداری نگو نه وقتی تو عمق نگاهت نقش سادگی را دیدم نفسی تازه کشیدم وقتی دیدم سایه ساری تو برای خستگی هام من به آرزوم رسیدم لحظه لحظه با من هستی حتی توی خواب و رویام ، همدمی با دل تنها میدونم عشق من و تو یه حدیث موندگاره توی قصه و کتابا حالا که میپرسم با من یاری نگو نه میپرسم به عشقم وفاداری نگو نه وقتی به خوابم اومد رنگ قشنگ چشمات پیچید تو خلوت دلم صدای اون قدمهات با یه بغل گل یاس من اومدم سر رات حالا که میپرسم با من یاری نگو نه میپرسم به عشقم وفاداری نگو نه وقتی تو عمق نگاهت نقش سادگی را دیدم نفسی تازه کشیدم وقتی دیدم سایه ساری تو برای خستگی هام من به آرزوم رسیدم لحظه لحظه با من هستی حتی توی خواب و رویام ، همدمی با دل تنها میدونم عشق من و تو یه حدیث موندگاره توی قصه و کتابا حالا که میپرسم با من یاری نگو نه میپرسم به عشقم وفاداری نگو نه