Lyrics of Neinava 1 Hesamuddin Seraj
بانگ جرس
وقت است تا برگ سفر بر باره بندیم
دل بر عبور از سد خار وخاره بندیم
از هر کران بانگ رحیل آید به گوشم
بانگ از جرس برخاست وای من خموشم
دریادلان راه سفر در پیش دارند
پا در رکاب راهوار خویش دارند
گاه سفر آمد برادر ره دراز است
پروا مکن,بشتاب,همت چاره ساز است
گاه سفر باره بر دامن برانیم
تا بوسه گاه وادی ایمن برانیم
وادی پر از فرعونیان وقبطیان است
موسی جلودار است ونیل اندر میان است
تنگ است مارا خانه تنگ است ای برادر
بر جای ما بیگانه ننگ است ای برادر
فرمان رسید این خانه از دشمن بگیرید
تخت ونگین از دست اهریمن بگیرید
یعنی کلیم آهنگ جان سامری کرد
ای یاوران باید ولی را یاوری کرد
حکم جلودار است بر هامون بتازید
هامون اگر دریا شود از خون,بتازید
فرض است فرمان بردن از حکم جلودار
گر تیغ بارد,گو ببارد,نیست دشوار
جانان من برخیز وآهنگ سفر کن
گر تیغ بارد,گو ببارد,جان سپر کن
جانان من برخیز بر جولان برانیم
زان جا به جولان تا خط لبنان برانیم
آن جا که هر سو صد شهید خفته دارد
آن جا که هر کویش غمی بنهفته دارد
جانان من اندوه لبنان کشت ما را
بشکست داغ دیر یاسین پشت مارا
باید مژگان رفت گرد از طور سینین
باید به سینه رفت زین جا تا فلسطین
جانان من بر خیزو بشنو بانگ چاووش
آنک امام ما علم بر دوش
تکبیر زن,لبیک گو بنشین به رهوار
مقصد دیار قدس همپای جلودار