روزای سبز بهاری گلای پونه نمیاد یکی گفت اون که دیگه رفت تو به این خونه نمیای یکی گفت اون که دیگه رفت واسه من نامه نوشته از من و عشقم گذشته گل عشقمو تو سینه بی وفا کشته که کشته دیدی اونم تنهات گذاشت و رفت دیدی بازم تنها موندی و مست دیدی بازم قناری خوش رنگ نبود غیر از یه جغد شوم و پست آخه بگو ای سروناز مست کی چشمای تو رو این جوری بست؟ دیدی بازم بختت تو عشق اون بخت شده اسیر طوفانای سخت هی می زنی به کوچه های بن بست نمی دونی که خدایی هم هست دیدی بازم سرخورده و تنها دیدی بازم آسون خوردی رو دست
حس تلخی مثل غصه کنج سینه م نشسته ندارم یه لحظه آروم آخه من قلبم شکسته آخه من قلبم شکسته دنبال هوای تازه م واسه نفس کشیدن هوا هم نامهربونه سو به من چشماشو بسته دیدی اونم تنهات گذاشت و رفت دیدی بازم تنها موندی و مست دیدی بازم قناری خوش رنگ نبود غیر از یه جغد شوم و پست آخه بگو ای سروناز مست کی چشمای تو رو این جوری بست؟ دیدی بازم بختت تو عشق اون بخت شده اسیر طوفانای سخت هی می زنی به کوچه ی بن بست نمی دونی که خدایی هم هست دیدی بازم سرخورده و تنها دیدی بازم آسون خوردی رو دست