IranSong
>
Hamid Hami
>
Rahgozar

00:00
00:00



Lyrics of Rahgozar Hamid Hami

باز یه غروب آشنا
رو سایه های بی صدا
باز یه غریب رهگذر
نمی دونه میره کجا
راهی به فردا نداره
پنجره رو کم میاره
وقتی به بن بست میرسه
یه خط رو دیوار میذاره
رو سایه تنها می مونه
می خواد بره نمی تونه
کاشکی می شد بیاد خونه
کدوم خونه بی همخونه
باز یه غروب آشنا
رو سایه های بی صدا
باز یه غریب رهگذر
نمی دونه میره کجا

با آیینه حرف می زنه
بهش میگه کی با منه
دست روی دستش میذاره
تو فکر غم شمردنه
یه دست آشنایی نیس
تو خونه ردپایی نیس
حتی دریغ از یه صدا
گریه که هم صدایی نیس
گریه که هم صدایی نیس

رو سایه تنها می مونه
می خواد بره نمی تونه
کاشکی می شد بیاد خونه
کدوم خونه بی همخونه

باز یه غروب آشنا
رو سایه های بی صدا
باز یه غریب رهگذر
نمی دونه میره کجا


با آیینه حرف می زنه
بهش میگه کی با منه
دست روی دستش میذاره
تو فکر غم شمردنه
انگار نه انگار که سحر
برنمیگرده از سفر
دوباره آفتاب میزنه
اگه تو باشی پشت در
اگه تو باشی پشت در


رو سایه تنها می مونه
می خواد بره نمی تونه
کاشکی می شد بیاد خونه
کدوم خونه بی همخونه

باز یه غروب آشنا
رو سایه های بی صدا
باز یه غریب رهگذر
نمی دونه میره کجا




Download Rahgozar By Hamid Hami