همین روزا دوباره ، گل به سحر می خنده غربت نشین عاشق ، دل به سفر می بنده
همین روزا پرنده بال و پری می گیره نگو خواب و خیاله ، نگو که خیلی دیره
بیا از غم رها شیم ، جام می ای بنوشیم برای دل سپردن ، رخت سفر بپوشیم (بپوشیم)
به ظلمت شب بگو ، خونه چراغون می شه طلسم دیو جادو ، می شکنه داغون می شه مسافر بی قراره ، جاده به انتظاره دل تو دیار غربت ، یه آشنا نداره ، یه آشنا نداره (نداره)
بیا از غم رها شیم ، جام می ای بنوشیم برای دل سپردن ، رخت سفر بپوشیم (بپوشیم)