Lyrics of Roozayeh abi Human Javid
فصل سرد است تمام فصل ها تمام روزها انتظار شب
قفل سکوت در لب تو زنجیر رخوت به دست من
پشت این نقابها کسی نیست پشت این دیوار غم
اندوه مردم همه تنها تا کی رود سپیده دم
دلم برای آسمون برای ابر تنگ شده
سقف خونه م خاکستری بستری از تگرگ شده
صدای اسب آهنی قناری رو فراری داد
چگونه سایه گسترد درخت که بی برگ شده
بیا باید کمک کنیم تا خورشیدو به باد ندیم
روزای رنگ آبی رو به همه یاد بدیم
بیا که شاید شهر ما دوباره خورشیدو شناخت
از پشت این نقاب دوست روزهای امیدو شناخت
شعر: آرش سبحانی
9/6/1384