Lyrics of Samte Baran by Majid Akhshabi Majid Akhshabi
دیروز اگر سوخت ای دوست، غم برگ و بار من و تو امروز می آید از دور بوی بهار من و تو آنجا در آن مرز خصت، در کوچه های غم و درد غیر از شب آیا چه میدید چشمان تار من و تو
دیروز در غربت باغ من بودم و یک چمن داغ امروز خورشید در دشت آیینه دار من و تو غرق غباریم و غربت با من بیا سمت باران صد جویبار است اینجا، در انتظار من و تو در انتظار من و تو
این فصل فصل من و توست، فصل شکوفایی ما برخیز با گل بخوانیم اینک بهار من و تو اینک بهار من و تو
با این نسیم سحرخیز، برخیز اگر جان سپردی در باغ می ماند ای دوست گل یادگار من و تو چون رود امیدوارم بی تابم و بی قرارم بی تابم و بی قرارم من میروم سوی دریا، جای قرار من و تو من میروم سوی دریا، جای قرار من و تو من میروم سوی دریا