IranSong
>
Hossein Zaman
>
Sargardooni

00:00
00:00



Lyrics of Sargardooni Hossein Zaman

خواستم برات غزل بگم دیدم قلم یاری نکرد

وقتی دیـــــد دل ابریه تو سینمه یه کوه درد



خواستم بهت هدیه بدم یه سینه ریز گــــل یاس

دیدم که باغچه یخ زده شاخه ها خالیه از گلاس



تموم زنـــــدگی مـــنقصهســـرگردونیبود

توی زمونه ای که عشق تو بند غم زندونی بود

تموم زنـــــدگی مـــنقصهســـرگردونیبود

توی زمونه ای که عشق تو بند غم زندونی بود



خواستم پرنده بشم و تو قاب چشات بشینم

دیدم چشمات باور نـــکرد عشق منو نازنینم



خواستم بگم با عشق تو روزای بهتر می رسه

قصه ســـرگردونیام با تــــــــو به آخر می رسه



تموم زنـــــدگی مـــنقصهســـرگردونیبود

توی زمونه ای که عشق تو بند غم زندونی بود

تموم زنـــــدگی مـــنقصهســـرگردونیبود

توی زمونه ای که عشق تو بند غم زندونی بود



عشقت پناه من نشد تکیه گاه من نشد

تو این شب فاصله ها چراغ راه من نشد



می خوام سکوتمو بشکنم بضغمو فریاد بزنم

بگم چی بوده سهم من سهم تو دنیا بودنم



تموم زنـــــدگی مـــنقصهســـرگردونیبود

توی زمونه ای که عشق تو بند غم زندونی بود

تموم زنـــــدگی مـــنقصهســـرگردونیبود

توی زمونه ای که عشق تو بند غم زندونی بود


خواستم برات غزل بگم دیدم قلم یاری نکرد

وقتی دیـــــد دل ابریه تو سینمه یه کوه درد



خواستم بهت هدیه بدم یه سینه ریز گــــل یاس

دیدم که باغچه یخ زده شاخه ها خالیه از گلاس


تموم زنـــــدگی مـــنقصهســـرگردونیبود

توی زمونه ای که عشق تو بند غم زندونی بود

تموم زنـــــدگی مـــنقصهســـرگردونیبود

توی زمونه ای که عشق تو بند غم زندونی بود



Download Sargardooni by Hossein Zaman By Hossein Zaman