يادمه اون قديما شهر ما شهر عشق بود تو دل آدماشم هم صفا هم وفا بود بی وفا توی اين شهر رانده ی اين و آن بود ولی حالا مهر و وفا پر کشيد از دل ما پر ز غم شد دل ما ديگه حالا تو شهر ما هر گلی گشته پرپر هر دلی گشته رسوا
نمی دونم کجا رفت اون همه عشق و هستی ديگه پيدا نميشه نه قلندر نه مستی ولی حالا مهر و وفا پر کشيد از دل ما پر ز غم شد دل ما ديگه حالا تو شهر ما هر گلی گشته پرپر هر دلی گشته رسوا