شده سهم من ازتقویم غروب فصل بی برگی توتقدیرت سفربودومن این روزای دلتنگی شادمن رفتم ازیادت اینه کابوس هرلحظم همش تکرارتنهایی تموم قصه روحفظم من ازآیینه دلگیرم ازاین لبخندمجبوری چه توخواب وچه بیداری عذابم میده این دوری خدامیدونه که بی توچه روزاوچه شب هایی شبیهه اشک یک ماهی شدم گم توی تنهایی کدوم شعر روبخونم تابشی دلتنگ وبرگردی بجزمن روی تقدیرکدوم عاشق ازسرکردی سکوتت روکه میبینم بازم دلشوره میگیرم توی آغوش بارونم دیگه آروم نمیگیرم من اون برگ برندم که بادستای تو رومیشم چه حسی دارم اون لحظه که باتو روبرومیشم من ازآیینه دلگیرم ازاین لبخندمجبوری چه توخواب وچه بیداری عذابم میده این دوری خدامیدونه که بی تو چه روزاوچه شب هایی شبیهه اشک یک ماهی شدم گم توی تنهایی