شو گردوم کل مال مردم ز سرما والا ( در کنار چادر شب فرا رسید و بخدا نزدیک بود از سرما بمیرم ) یه دودر دسوم گره بردوم سر جا والا ( دختری آمد و دست مرا گرفت و به من جا و مکانی داد بخدا ) ابروس کمن بی والا قدس بلن بی والا ( ابروهای کمند و قد بلندی داشت بخدا ) تیه کال نومس بی خالی ری لووس بی ( اسمش چشم کبود بود و خالی روی لبش بود ) تیه کال نومس بی خالی ری لووس بی ( اسمش چشم کبود بود و خالی روی لبش بود ) ردم لووس ببوسم ترسستوم که بسوسم ( رفتم لبش را ببوسم ، ترسیدم که گرمای لبش مرا بسوزاند ) ردم لووس ببوسم ترسستوم که بسوسم ( رفتم لبش را ببوسم ، ترسیدم که گرمای لبش مرا بسوزاند )
مو بهاروم چی گلا سوزه بهاروم تو بیاو ( من مثل گل ها بهارم ای بهار سبزم تو بیا ) مو بهاروم چی گلا سوزه بهاروم تو بیاو ( من مثل گل ها بهارم ای بهار سبزم تو بیا ) جون به ره دیدن تو زنده وا با دیدن تو ( در راه دیدن تو حتی جانم را می دهم و با دیدن تو زنده می شوم ) تو وبار ویده بهار بیو و شادی بیار ( تو در حال کوچ کردنی و بهار آمده تو بیا و با آمدنت شادی بیاور ) تو وبار ویده بهار بیو و شادی بیار ( تو در حال کوچ کردنی و بهار آمده تو بیا و با آمدنت شادی بیاور ) دس تو ار من دسم بو با تو چه بهاری داروم ( دست تو اگر در دست من باشد با تو چه بهاری خواهم داشت ) جا نی گروم ولا سیت با تو چه بهاری داروم ( به خدا برای دیدن تو آرام و قرار ندارم با تو چه بهاری خواهم داشت )
شو گردوم کل مال مردم ز سرما والا ( در کنار چادر شب فرا رسید و بخدا نزدیک بود از سرما بمیرم ) یه دودر دسوم گره بردوم سر جا والا ( دختری آمد و دست مرا گرفت و به من جا و مکانی داد بخدا ) ابروس کمن بی والا قدس بلن بی والا ( ابروهای کمند و قد بلندی داشت بخدا ) تیه کال نومس بی خالی ری لووس بی ( اسمش چشم کبود بود و خالی روی لبش بود ) تیه کال نومس بی خالی ری لووس بی ( اسمش چشم کبود بود و خالی روی لبش بود ) ردم لووس ببوسم ترسستوم که بسوسم ( رفتم لبش را ببوسم ، ترسیدم که گرمای لبش مرا بسوزاند ) ردم لووس ببوسم ترسستوم که بسوسم ( رفتم لبش را ببوسم ، ترسیدم که گرمای لبش مرا بسوزاند )
مو بهاروم چی گلا سوزه بهاروم تو بیاو ( من مثل گل ها بهارم ای بهار سبزم تو بیا ) مو بهاروم چی گلا سوزه بهاروم تو بیاو ( من مثل گل ها بهارم ای بهار سبزم تو بیا ) جون به ره دیدن تو زنده وا با دیدن تو ( در راه دیدن تو حتی جانم را می دهم و با دیدن تو زنده می شوم ) تو وبار ویده بهار بیو و شادی بیار ( تو در حال کوچ کردنی و بهار آمده تو بیا و با آمدنت شادی بیاور ) تو وبار ویده بهار بیو و شادی بیار ( تو در حال کوچ کردنی و بهار آمده تو بیا و با آمدنت شادی بیاور ) دس تو ار من دسم بو با تو چه بهاری داروم ( دست تو اگر در دست من باشد با تو چه بهاری خواهم داشت ) جا نی گروم ولا سیت با تو چه بهاری داروم ( به خدا برای دیدن تو آرام و قرار ندارم با تو چه بهاری خواهم داشت ) دس تو ار من دسم بو با تو چه بهاری داروم ( دست تو اگر در دست من باشد با تو چه بهاری خواهم داشت ) جا نی گروم ولا سیت با تو چه بهاری داروم ( به خدا برای دیدن تو آرام و قرار ندارم با تو چه بهاری خواهم داشت ) دس تو ار من دسم بو با تو چه بهاری داروم ( دست تو اگر در دست من باشد با تو چه بهاری خواهم داشت ) جا نی گروم ولا سیت با تو چه بهاری داروم ( به خدا برای دیدن تو آرام و قرار ندارم با تو چه بهاری خواهم داشت ) دس تو ار من دسم بو با تو چه بهاری داروم ( دست تو اگر در دست من باشد با تو چه بهاری خواهم داشت ) جا نی گروم ولا سیت با تو چه بهاری داروم ( به خدا برای دیدن تو آرام و قرار ندارم با تو چه بهاری خواهم داشت )