Lyrics of Tasnife Bar Bad Hesamuddin Seraj
زلف بر باد مده تا ندهی بربادم
ناز بنیاد مکن تا نکنی بنیادم
می مخور با همه کس تا نخورم خون جگر
سر مکش تا نکشد سر به فلک فریادم
زلف را حلقه مکن تا نکنی در بندم
طره را تاب مده تا ندهی بر بادم
یار بیگانه مشو تا نبری از خویشم
غم اغیار مخور تا نکنی ناشادم
رخ برافروز که فارغ کنی از برگ گلم
قد برافراز که از سرو کنی آزادم
شمع هر شمع مشو ورنه بسوزی مارا
یاد هر قوم مکن تا نروی از یادم
رحم کن بر من مسکین و به فریادم رس
تا به خاک در آصف نرسد فریادم
حافظ ار جور تو حاشا که بگرداند روی
من از آن روز که در بند توأم آزادم...