از تو عبور می کنم تو را مرور می کنم از تو عبور می کنم تو را مرور می کنم
تو را که چون همیشگی ترین غزل از آن شراب خانگی سرودم که از نفس نفس هوای حرف تو غزل غزل به سادگی سرودم تو بهترین رفیق و یار تشنگی مرا به خط عاشقانه برده ای تو طرح درهم و شکسته ی مرا به پای خود به خواب خانه برده ای
از تو عبور می کنم تو را مرور می کنم از تو عبور می کنم تو را مرور می کنم
تو تکیه گاه این همیشه می زده چه نعره ها که بیصدا شنیده ای به وقت تو شدم در انتهای شب مرا به روی شانه ها کشیده ای سکوت من از انتهای رفتنت فرود تو از اوج یک ستاره بود امید مردنه به روی شانت برای من تولدی دوباره بود
از تو عبور می کنم تو را مرور می کنم از تو عبور می کنم تو را مرور می کنم
تو را که چون همیشگی ترین غزل از آن شراب خانگی سرودم که از نفس نفس هوای حرف تو غزل غزل به سادگی سرودم تو بهترین رفیق و یار تشنگی مرا به خط عاشقانه برده ای تو طرح درهم و شکسته ی مرا به پای خود به خواب خانه برده ای
از تو عبور می کنم تو را مرور می کنم از تو عبور می کنم تو را مرور می کنم