Lyrics of YAD E DEL Golpa
یاد دل
نمی دانم چه باید کرد با دل
نشد یک لحظه از یادت جدا دل
ز دستش یک دم آسایش ندارم
نمی دانم چه باید کرد با دل
هزاران بار منعش کردم از عشق
مگر برگشت از راه خطا دل
به چشمانت مرا دل مبتلا کرد
فنا کرد دل مصیبت دل ،بلا دل،
نشد یک لحظه از یادت جدا دل.....
زهی دل،آفرین دل،مرحبا دل......
من تنگ دلم یا که جهان تنگ شده
گوش من بی حوصله بد می شنود یا ساز طبیعت خشن آهنگ شده!