آنشب که تو بی من بودی ای گل نازم با آن بزم طلایی بگو یار که بودی آنشب که فکندی جان من بی دل در سوز جدایی گرفتار که بودی آغوشت در رقص ترب جای که بود در گوشت اوای دل آرای که بود آغوشت در رقص ترب جای که بود در گوشت اوای دل آرای که بود
بی من ات بالا بلا کجا خرامی بی من از مینای لب از که نوشی آنشب که فکندی جان من بی دل در سوز جدایی گرفتار که بودی
بی من چه لبی بوسه زد از روی هوس بر رخت ای ماه جهانتاب بی من تو بگو لرزش غم از چه در افکندی گیسوی بی تاب بیا تا که به اشک غم به گلبرگ غمت شویم من ان گرد گنه ات بیا جان منا بستان مکن شعله صفت بر جا تو ان نور در افکنده را
آنشب که تو بی من بودی ای گل نازم با آن بزم طلایی بگو یار که بودی آنشب که فکندی جان من بی دل در سوز جدایی گرفتار که بودی آغوشت در رقص ترب جای که بود در گوشت اوای دل آرای که بود آغوشت در رقص ترب جای که بود در گوشت اوای دل آرای که بود