ه زمین ادامه ی دستی ست که به گندم میرسد زمین ادامه ی عشق است که سرخ ترین پیرهن را بر تن دارد
و من ادامه ی زیبا ترین ترانه های ترس خورده ی بابا بزرگ به ترکه ی ناظم و درد بلند جریمه به وحشت سود و زیان تاجر زنگ حساب به کوچه های خشک آب شاهی و یخ بر خر سکوت ماندگار پدر و فرفره های بی باد می رسم ...
چه کسی آیا سه ماه تعطیلی ده سالگی ام را از تخم مرغ فروش و تاجر بازار امتحان حساب باز پس میگیرد جز من ؟ که از زمین تو می رویم ...
زمین ادامه ی یک شعر است که عشق را ادامه ی شبنم میداند و سرخ ترین شال را برای شانه های فقیرت میبافد در سرخباد سرود و سپیده ...
زمین ادامه ی یک ریشه است تا همیشه ی بیشه زمین ادامه ی یک سفره است که گرده ی نان را به گرده گرفته است ...
صحرا به انفجار تر باران ایمان دارد ...
چشم بادامی من زمین ادامه ی یک " گنبد " ستاره است و دشمن ادامه ی شهرزاد هزار و یکشبه ی خواب است