خیالگونه در نسیمی کوتاه که به تردید می گذرد خواب اقاقیاها را بمیرم.
□
می خواهم نفس سنگین اطلسی ها را پرواز گیرم.
در باغچه های تابستان، خیس و گرم به نخستین ساعات عصر نفس اطلسی ها را پرواز گیرم.
□
حتا اگر زنبق کبود کارد بر سینه ام گل دهد - می خواهم خواب اقاقیاها را بمیرم در آخرین فرصت گل، پو عبور سنگین اطلسی ها باشم بر تالار ارسی به ساعت هفت عصر.