ناگهان پرده برانداخته ای یعنی چه؟ مست از خانه برون تاخته ای یعنی چه؟ زلف در درست صبا گوش به فرمان رقیب اینچنین با همه در ساخته ای یعنی چه؟ شاه خوبانی و منظور جدایان شده ای قدر این مرتبه نشناخته ای یعنی چه؟
نه سر زلف خود اول تو به دستم دادی بازم از پای درانداختهای یعنی چه؟ زلف در درست صبا گوش به فرمان رقیب اینچنین با همه در ساخته ای یعنی چه؟
سخنت رمز دهان گفت و کمر سر میان و از میان تیغ به ما آختهای یعنی چه؟ زلف در درست صبا گوش به فرمان رقیب اینچنین با همه در ساخته ای یعنی چه؟ هر کس از مهره مهر تو به نقشی مشغول عاقبت با همه کج باختهای یعنی چه؟