به تو یک شب نامه نوشتم که غم مرا چاره کنی ننوشتم نامه که آن را تو بخوانی و پاره کنی به تو یک شب نامه نوشتم که بگویم راز نهان چو نیامد از تو جوابی شدم از غم دل به فغان
چشم من به ره بود شب همه شب چرا کسی نیارد از تو خبری اشک من به دیده ام حلقه زند به هر کجا که یابم از تو اثری آخرین ترانه ام را بشنو ، بشنو این نوای هجران آخرین نشانه ام آتش زن ، نامه مرا بسوزان