متن آهنگ آن روز در این وادی... احمد شاملو
آن روز در این وادی پاتاوه گشادیم
که مردهئی اینجا در خاک نهادیم.
چراغاش به پُفی مُرد و
ظلمت به جاناش درنشست
اما
چشمانداز جهان
همچنان شناور ماند
در روز جهان.
مردهگان
در شب خویش
از مشاهده بیبهره میمانند
اما بند ناف ِ پیوند
هم ازآندست
به جای است.
واگرد و به دیروز نگاهی کن:
آن سوی فرداها بود که جهان به آینده پا نهاد.
آهنگساز : مرتضی حنانه
ترانه سرا : احمد شاملو