یه دشت سر سبز یه رود پر آب یه سد محکم داشتیم داشتیم تو سیلاب ما از خوشی ها دلامون آزرد سد رو شکستیم دنیا رو آب برد حالا از اون درو دشت چیزی نمونده باقی انگار از اون میخونه صد ساله رفته ساقی حالا غم ما قد یه دریاست جایی که باید دل به دریا زد همینجاست نه کار ایناست نه کار اونهاست از این و اون نیست از ماست که بر ماست