متن آهنگ افسانه سینا سرلک
چه خوش افسانه می گویی به افسون های خاموشی
مرا از یاد خود بستانبدین خواب فراموشی
ز موج چشم مست ات چون دل سرگشته بر گیرد
که من خود غرقه خواهم شد در این دریای مدهوشی
سخنها داشتم دور از فریب چشم غمبازت
چو زلفت گر مرا بودی مجال حرف در گوشی
می از جام مودت نوش و در کار محبت کوش
به مستی بی خمار هستیم می نوشین اگر نوشیم
نمی سنجند و میرنجند از این زیبا سخن سایه
بیا تا گم کنم خود را به خلوت های خاموشی
چه خوش افسانه می گویی به افسون های خاموشی
مرا از یاد خود بستانبدین خواب فراموشی
شعر : هوشنگ ابتهاج ( ه . ا . سایه )