تنها ترا امشب جستجو مردم از بین خوبانت آرزو کردم حیف از من و این وقت و این آشنائی در شهر زیبارویان بر تو کردم تو بودی اختیارم همه صبر و قرارم اگرچه شکوه کردم ولی چشم انتظارم امشب تو در این گریه مرا بگذار و بگذر در دست غم وغصه مرا بسپار و بگذر یک بار دیگر میکشی مرا در این دو راهی دیگر تو مکن قلب مرا آزار و بگذر تو بودی اختیارم همه صبر و قرارم اگرچه شکوه کردم ولی چشم انتظارم تو نگفتی یک بار دیگر با تو بسازم تو نگفتی مگه کم کنی سوز و گدازم تو نگفتی یک بار دیگر با تو بسازم تو نگفتی مگه کم کنی سوز و گدازم تو بودی اختیارم همه صبر و قرارم اگرچه شکوه کردم ولی چشم انتظارم تنها ترا امشب جستجو مردم از بین خوبانت آرزو کردم حیف از من و این وقت و این آشنائی در شهر زیبارویان بر تو کردم تو بودی اختیارم همه صبر و قرارم اگرچه شکوه کردم ولی چشم انتظارم امشب تو در این گریه مرا بگذار و بگذر در دست غم وغصه مرا بسپار و بگذر یک بار دیگر میکشی مرا در این دو راهی دیگر تو مکن قلب مرا آزار و بگذر تو بودی اختیارم همه صبر و قرارم اگرچه شکوه کردم ولی چشم انتظارم تو نگفتی یک بار دیگر با تو بسازم تو نگفتی مگه کم کنی سوز و گدازم تو نگفتی یک بار دیگر با تو بسازم تو نگفتی مگه کم کنی سوز و گدازم تو بودی اختیارم همه صبر و قرارم اگرچه شکوه کردم ولی چشم انتظارم