اگه حرف خوبی با من واسه گفتن نداری اگه غیر از گفتن " دوستت دارم" حرفی داری اگه با گوشه کنایه هات میخوای به من بگی خاطرات خوبی از ما واسه ی گفتن نداری تو با من حرفی نزن. چیزی نگو. منو نرنجون تو با من حرفی نزن. چیزی نگو. منو نرنجون تو بگو: که بوی عطر تن تو. بوی جون گرفتنه. اگر چه نیست من میگم: دستهای مردونت هنوز مرهم درد منه. اگر چه نیست تو بگو: لطیف و نرم تن تو چه هوسناکه هنوز. اگر چه نیست من میگم: آغوش گرم تن تو بهترین پناهمه. اگر چه نیست تو بگو: لباس خواب تن تو رنگ دلخواه منه. اگرچه نیست من میگم: نگاهت داره به من میگه وقت با تو بودنه. اگرچه نیست روزی یکبار نه دوبار. بلکه هزار بار بگو که " دوستم داری" بگو بی من میمیری. طاقت موندن نداری روزی یکبار نه دوبار. بلکه هزار بار من میگم " دوستت دارم" میگم که بی تو میمیرم. طاقت موندن ندارم تو بگو: به برگ گل ÷اله توئی تو بگو: به گرد ماه هاله توئی من میگم: چراغ این خانه توئی من میگم: بر سر من سایه توئی تو بگو: زن. آرزوی هر جوونمرد توئی من میگم: مرد. آبروی هر جوونمرد توئی