متن آهنگ بهار آیین مجید اخشابی

آآاااآآااه

من شمارو ندیدم اما ببینم میشناسم
خورشیدو هرجای آسمون ببینم میشناسم
آآاااآآااه آآاااآآااه
صورت قشنگ و نامرئی خواب
آآاااآآااه
من شمارو حتی با چشمای بسته میشناسم
من شمارو حتی با چشمای بسته میشناسم

آآاااآآااه آآاااآآااه آآاااآآااه
آآاااآآااه آآاااآآااه آآاااآآااه

تو گُل معصوم باغ بهشتی
تو بهار و آیین باران سرشتی
تو امید جاده ی سرنوشتی

[همخوانی]
تو گُل معصوم باغ بهشتی
تو بهار و آیین باران سرشتی
تو امید جاده ی سرنوشتی

آآاااآآااه آآاااآآااه آآاااآآااه
آآاااآآااه آآاااآآااه آآاااآآااه

عطر خوبی های عالم
در هوای کوی توست
حسرت دل های عاشق
یک نگاه از سوی توست
در نگاه تو
طلسم گریه های من شکست
چشم من دریا شد و
در ساحل مهرت نشست

تو گُل معصوم باغ بهشتی
تو بهار و آیین باران سرشتی
تو امید جاده ی سرنوشتی

[همخوانی]
تو گُل معصوم باغ بهشتی
تو بهار و آیین باران سرشتی
تو امید جاده ی سرنوشتی

آسمون وقتی به چشمای شما
نگاه کنه ابری میشه
آسمون وقتی به چشمای شما
نگاه کنه ابری میشه
دچار دلتنگی و بی صبری میشه
سجده ی غروب خورشید
به اذان صبح فردا میرسه
شب دلتنگی من دوباره
با قصه ی یلدا میرسه

تو گُل معصوم باغ بهشتی
تو بهار و آیین باران سرشتی
تو امید جاده ی سرنوشتی

[همخوانی]
تو گُل معصوم باغ بهشتی
تو بهار و آیین باران سرشتی
تو امید جاده ی سرنوشتی