هم دم خنده هامی ، هم غم گریه هامی هم نفس ترانه ، اوج خوش صدامی دوری مثل یه رویا ، نزدیک تر از پوست تن تنها رفیق راهمی که هر نفس با هامی افسوس که بی مرامی ، همونی که من می خوامی من از چشات می خونم که آخرش با هامی افسوس که بی مرامی ، همونی که من می خوامی من از چشات می خونم که آخرش با هامی
خراب اون چشاتم همونی که رنگ دریاست گم می شه تو نگاهت تموم رنج و غم هات بس می کنی تا قدر خوبی هات رو بدونم شکایتی ندارم ، درد و بلات به جونم افسوس که بی مرامی ، همونی که من می خوامی من از چشات می خونم که آخرش با هامی افسوس که بی مرامی ، همونی که من می خوامی من از چشات می خونم که آخرش با هامی
هم دم خنده هامی ، هم غم گریه هامی هم نفس ترانه ، اوج خوش صدامی دوری مثل یه رویا ، نزدیک تر از پوست تن تنها رفیق راهمی که هر نفس با هامی
افسوس که بی مرامی ، همونی که من می خوامی من از چشات می خونم که آخرش با هامی که آخرش با هامی ، که آخرش با هامی ، که آخرش با هامی