بیا تا گل بر افشانیم و می در ساغر اندازیم فلک را سقف و بشکافیم و طرحی نو در اندازیم اگر غم لشکر انگیزد که خون عاشقان ریزد من و ساقی به هم سازیم و بنیادش در اندازیم بهشت عدن اگر خواهی بیا با ما به میخانه که از پای خمت یکدم به حوض کوثر اندازیم چو در دست است و رودی خوش بزن مطرب سرودی خوش که دست افشان غزل خوانیم و پای کوبان سر اندازیم و پای کوبان سر اندازیم