بر آن شاخ بلند ای نغمه ساز باغ بی برگی بمان تا بشنوند از شور آوازت درختانی که اینک در جوانه های خرد باغ در خواب اند بمان تا دشت های روشن ایینه ها گل های جوباران تمام نفرت و نفرین این ایام غارت را ز آواز تو دریابند تو غمگین تر سرود حسرت و چاووش این ایام