متن آهنگ تصنیف اسیری علیرضا افتخاری
ای وای بر اسیری کز یاد رفته باشد
در دام مانده باشد صیاد رفته باشد
آه از دمی که تنها با داغ او چو .............
در خون نشسته باشم چون باد رفته باشم
از آه دردناکی سازم خطر دلت را
روزی که کوه صبرم بر باد رفته باشد
رحم است بر اسیری کز گل به دام زلفت
با صد امیدواری ناشاد رفته باشد
پر شور از حزین است
امروز کوه و صحرا مجنون گذشته باشد
فرهاد رفته باشد ای دوست
آواز تیشه امشب از بیستون نیامد
شاید به خواب شیرین فرهاد رفته باشد