مزرع سبز فلک دیدم و داس مه نو یادم از کشته خویش آمد و هنگام درو گفتم ای بخت بخسبیدی و خورشید دمید گفت با این همه از سابقه نومید مشو گر روی پاک و مجرد چو مسیحا به فلک از فروغ تو به خورشید رسد صد پرتو آسمان گو مفروش این عظمت کاندر عشق خرمن مه به جویی ، خوشه پروین به دو جو تکیه بر اختر شبگرد مکن کین عیار تاج کاووس ربود و کمر کیخسرو
شعر : حافظ
آهنگساز : فرامرز پایور تنظیم کننده : فرامرز پایور ترانه سرا : حافظ