ای غم بگو! ای غم بگو! با جوانیم چه کردی دارم به دل صد آرزو با جوانیم چه کردی **** این چنین مرا رها در میان صد بلا تو کردی ای ندیم شبها باد من چو خسته شد؛ چون دلم شکسته شد؛ نشسته ام جدا ز دنیا **** کنون که من در آتشم بیا ببین چه می کشم ببین که غم چه کرده با من! ببین که غم چه کرده با من! **** در دام هجرانم نهادی و گرفتی جوانیم را سر در گریبانم روز و شب که آخر فتادم از پا به کجا بروم؟ که ز روی ز دلم، خجلم! خجلم! خجلم! خجلم! **** جوانیم! جوانیم! بهار زندگانیم، امید جاودانیم رفتی به کجا؟ بلای آسمانیم، صدای مهربانیم، ببین که شد جوانیم، آخر، به کجا؟ **** «جوانی شمع ره کردم که جویم زندگانی را نجستم زندگانی را و گم کردم جوانی را بهاری بود و ما را هم؛ بهار بود و ما را هم شبابی شکر خوابی چه غفلت داشتیم ای گل! شبیخون خزانی را» **** جوانیم! جوانیم! بهار زندگانیم، امید جاودانیم رفتی به کجا؟ بلای آسمانیم، صدای مهربانیم، ببین که شد جوانیم، آخر، به کجا؟ کنون که من در آتشم بیا ببین چه می کشم ببین که غم چه کرده با من! ببین که غم چه کرده با من!