ایران ترانه
>
ابی
>
آهنگ حادثه (داریوش)

00:00
00:00



متن آهنگ حادثه (داریوش) ابی

گفتم تو چرا دورتر از خواب و سرابی
خواب و سرابی...
گفتی که منم با تو ولیکن تو نقابی
اما تو نقابی...
فریاد کشیدم . تو کجایی . تو کجایی؟
گفتی که طلب کن تو مرا . تا که بیابی
فریاد کشیدم . تو کجایی . تو کجایی؟
گفتی که طلب کن تو مرا . تا که بیابی
چون همسفر عشق شدی مرد سفر باش
مرد سفر باش...
هم منتظر حادثه هم فکر خطر باش
فکر خطر باش...
هر منزل این راه بیابان هلاک است
هر چشمه سرابی است که بر سینه خاک است
در سایه هر سنگ اگر گل به زمین است
نقش تن ماری است که در خواب کمین است
در هر قدمت خار . هر شاخه سر دار
در هر نفس آزار . هر ثانیه صد بار
چون همسفر عشق شدی مرد سفر باش
مرد سفر باش...
هم منتظر حادثه هم فکر خطر باش
فکر خطر باش...
گفتم که عطش میکشدم در تب صحرا
گفتی که مجوی آّب و عطش باش سراپا
گفتم که نشانم بده گر چشمه ای آنجاست
گفتی چو شدی تشنه ترین . قلب تو دریا است
گفتم که در این راه کو نقطه آغاز؟
گفتی که تویی . تو . خود پاسخ این راز
چون همسفر عشق شدی مرد سفر باش
مرد سفر باش...
هم منتظر حادثه هم فکر خطر باش
فکر خطر باش...
چون همسفر عشق شدی مرد سفر باش
مرد سفر باش...
هم منتظر حادثه هم فکر خطر باش
فکر خطر باش...


آهنگساز : فرید زولاند
تنظیم کننده : آندرانیک
ترانه سرا : اردلان سرفراز


Send Hadeseh (Daryoosh) By Ebi