توو سینه این دلِ من ، می خواد آتیش بگیره مونده سرِ دو راهی ، چه راهی پیش بگیره یکی حالا پیدا شده ، قدرِ اونو می دونه رگِ خوابِ یارِ منو ، رقیبِ من می دونه
وای دارم آتیش می گیرم دیگه از قصه و غم دلم می خواد بمیرم
نمی تونه مرغِ دلم ، از حسودی بخونه نمی دونه رویِ کدوم شاخه ، باید بمونه اگه یه روز ببینم، کسی براش میمیره حسودی روو میاره، دلم آتیش می گیره می ترسم حرفایِ خوبی ، توی گوشش بخونه می ترسم اون تا به سحر ، توو خلوتش بمونه
وای دارم آتیش می گیرم دیگه از قصه و غم دلم می خواد بمیرم وای اگه برگرده پیشم واسش پروانه میشم ازش جدا نمی شم یکی حالا پیدا شده ، قدرِ اونو می دونه رگِ خوابِ یارِ منو ، رقیبِ من می دونه