ما گدايان خيل سلطانيم شهربند هوای جانانيم بنده را نام خويشتن نبود هر چه ما را لقب دهند آنيم گر برانند و گر ببخشايند ره به جای دگر نمیدانيم چون دلارام میزند شمشير سر ببازيم و رخ نگردانيم دوستان در هوای صحبت يار زر فشانند و ما سر افشانيم مر خداوند عقل و دانش را عيب ما گو مکن که نادانيم هر گلی نو که در جهان آيد ما به عشقش هزاردستانيم تنگ چشمان نظر به ميوه کنند ما تماشاکنان بستانيم تو به سيمای شخص مینگری ما در آثار صنع حيرانيم هر چه گفتيم جز حکايت دوست [ آهنگ های ایرانی و موزیک آلبوم های جدید در ایران ترانه ]در همه عمر از آن پشيمانيم سعديا بی وجود صحبت يار همه عالم به هيچ نستانيم