ما را که به جز توبه شکستن هنری نیست با زاهد بی مایه نشستن ، ثمری نیست برخیز جز این چاره نداری که در این جا جز جام می و مطرب و ساقی خبری نیست جز جام می و مطرب و ساقی خبری نیست
ما خانه بدوشیم ، ما باده فروشیم ما خانه بدوشیم ، ما باده فروشیم جز باده ننوشیم ، ننوشیم ، ننوشیم ما حلقه به گوش ، حلقه به گوش ، حلقه به گوشیم
در کلبه ی ما ، سفره ی ارباب و فقیرانه جدا نیست در حلقه ی ما ، جنگ و نزاعی به سر شاه و گدا نیست ما مطرب عشقیم ، مطرب عشقیم (مطرب عشقیم،مطرب عشقیم) در کعبه ما جنگ رسیدن به خدا نیست
ای زاهد دیوانه ، وا کن در می خانه ای زاهد دیوانه ، وا کن در می خانه می زن دو سه پیمانه که ناخورده می و رفته ز هوشیم می زن دو سه پیمانه که ناخورده می و رفته ز هوشیم باده بده ، باده بده ، باده بده ، باده بنوشیم