خداحافظ برای تو چه اسان بود ولی قلب من از این واژه لرزان بود خداحافظ برای تو فقط رفتن برای من ولی این رفتن جان بود خداحافظ برای تو شگون داشت برای من غم 100 آسمون داشت برای من که محتاج تو بودم شکستو ماتمو دردو جنون داشت تو وقتی پرزدی دل باتو پر پر زد فقط غمبود که اومد حلقه بر در زد تو وقتی پرزدی دل باتو پر پر زد فقط غمبود که اومد حلقه بر در زد سلام تو سلامی اشنا بود سلام تو پر از لطفو صفا بود برای من کلامی زندگی ساز سلام تو پیامی از خدا بود سلام تو طلوع پاک شبنم غروب ظلمت و تاریکیو غم سلام تو نوید زنده بودن سلام تو امید بودن من تو وقتی پرزدی دل باتو پر پر زد فقط غمبود که اومد حلقه بر در زد تو وقتی پرزدی دل باتو پر پر زد فقط غمبود که اومد حلقه بر در زد
به سرنوشت بیندیش که چگونه تصویر گر جدایی هاست برمن خرده مگیرچراکه جبر زمانه از آغاز هر زمانه از آغاز هر سلامی بدرود میرسد خدا حافظ
خدا حافظ پیام من کلام من خدا حافظ تو ای تنها سلام من خداحافظ طلوع من غروب من خداحافظ تو ای محبوب خوب من