متن آهنگ خلوت درویشان داود آزاد
در سینهی بی خویشـان جز یار نمیگنجد
در خــلوت درویشان دیار نمیگنجد
پر شد چو فضای دل از عشق در آن وادی
بیـــــگانه نمیبیند اغیار نمیگنجد
در بزم جنون ای شیخ از عقل چه میلافی
در حلقهی سرمستان هشیار نمیگنجد
در مذهب اهل دل اوراد و دعا اصل نیست
جایی که تمنا نیست اصرار نمیگنجد
بخشــند تو را نوری آن دم که نباشی تو
در ظلـــمت ما و من انوار نمیگنجد