متن آهنگ خلوت ساکت احمد رضا نبی زاده
در خلوت ساکتم
آوای تو بود
در این شب و ظلمتم مهتاب تو بود
به دیوارای این شهر غم
عکس تو مونده
رو پلکای خسته ام
رویای تو بود
یه خاطره ی محو و دور
منو با خودش میبره
مثله یه شعر کهنه تو کتابم
بذر عشق توی قلب من داره جوونه میزنه
مثله نوایی تازه از گیتارِِم
وعده ی دیدار تو
نبض لحظه هام
مونده تنها نام تو
توی قصه هام
لبخند روی لبام
یه نوید نو به قلبم
یه صبح پر امید به شبم
یه خاطره ی محو و دور
منو با خودش میبره
مثله یه شعر کهنه تو کتابم
بذر عشق توی قلب من داره جوونه میزنه
مثله آوایی تازه از گیتارِِم
*******************
(یکی یه چیزایی بلغور میکنه)
*******************
یه خاطره ی محو و دور
منو با خودش میبره
مثله یه شعر کهنه تو کتابم
بذر عشق توی قلب من داره جوونه میزنه
مثله آوایی تازه از گیتارِِم