آی سیاهی چشم تو رو کفتر نداره کیه که عشق تو در سر نداره جون دلبر همون سینه بلوری که تو داری آخ همون سینه بلوری که تو داری غزال آی کوه چهل دختر نداره
بیا ای بی وفا با ما وفا کن بیا ای بی وفا با ما وفا کن اگر ترکت کنم لعنت به ما کن لعنت به ما کن اگر ترکت کنم از بی وفایی اگر ترکت کنم از بی وفایی بکش خنجر سرم از تن جدا کن از تن جدا کن
دختر فراش باشی با پیرهنای خش خشی عشوه و ناز می فروشی عاشقت می کشی یار عاشقت می کشی عاشقت می کشی یار عاشقت می کشی
اگر تو لطفی می کردی چه می شد اگر تو لطفی می کردی چه می شد از اون حسن جمالت کم نمی شد یار کم نمی شد اگر تو لطفی می کردی به عاشق اگر تو لطفی می کردی به عاشق به فردای قیامت گم نمی شد یار گم نمی شد
دختر فراش باشی با پیرهنای خش خشی عشوه و ناز می فروشی عاشقت می کشی یار عاشقت می کشی عاشقت می کشی یار عاشقت می کشی
اگر از در زنی مو از بام آیم اگر از در زنی مو از بام آیم اگر هر دم زنی مو هر شام آیم هر شام آیم دو پایم را ببرن وای تا به زانو دو پایم را ببرن وای تا به زانو به سینه خیز بیایم ای بی وفایم ای بی وفایم
دختر فراش باشی با پیرهنای خش خشی عشوه و ناز می فروشی عاشقت می کشی یار عاشقت می کشی عاشقت می کشی یار عاشقت می کشی عاشقت می کشی یار عاشقت می کشی عاشقت می کشی یار عاشقت می کشی