دلم می خواست ابرا کنار می رفتن ستاره ها دنباله دار می رفتن هر چی به رنگِ غصه بود آب می شد تو ایوونا آفتاب و مهتاب می شد دلم می گه دستمال آبی بردار چشام می گن پر از گلابی بردار روشنیا تو پنجره شکستن تاریکیا پشت تو حجله بستن گریه چیه؟ اشکاتو بالا بنداز پشتِ گلِ باغِ تماشا بنداز دلم می گه دستمال آبی بردار چشام می گن پر از گلابی بردار