ایران ترانه
>
داریوش
>
آهنگ دیار آشتی

00:00
00:00



متن آهنگ دیار آشتی داریوش

باری اگر روزی کسی از من بپرسد
چندی که در روی زمین بودی چه کردی؟
من می‌گشایم پیش رویش دفترم را
گریان و خندان برمی‌افرازم سرم را
آنگاه می‌گویم که بذری نو فشانده‌ست
تا بشکفد، تا بردهد بسیار مانده‌ست

در زیر این نیلی سپهر بی کرانه
چندان که یارا داشتم در هر ترانه
نام بلند عشق را تکرار کردم
با این صدای خسته، شاید خفته‌ای را
در چارسوی این جهان بیدار کردم

من مهربانی را ستودم
من با بدی پیکار کردم
پژمردن یک شاخه گل را رنج بردم
مرگ قناری در قفس را غصه خوردم
وز غصه‌ی مردم
شبی صد بار مُردم

شرمنده از خود نیستم، گر چون مسیحا
آنجا که فریاد از جگر باید کشیدن
من با صبوری بر جگر، دندان فشردم
اما اگر پیکار با نابخردان را
شمشیر باید می‌گرفتم
بر من نگیرید، من به راه مهر رفتم
در چشم من شمشیر در مشت یعنی
یعنی کسی را می‌توان کشت




دانلود آهنگ دیار آشتی داریوش


Download Diyaare Ashti By Dariush