متن آهنگ دیوان تنبور وآواز فارسی علیرضا قربانی
باتو به خرابات اگر گویم راز
باتو به خرابات اگر گویم راز
به زان که به محراب کنم بی تو نماز
آه ای اول و ای آخر خلقان همه تو
خواهی تو مرا بسوز و خواهی بنواز
آی... دل آی...
اسرار ازل را نه تو دانی و نه من
اسرار ازل را نه تو دانی و نه من
زین حرف معما نه تو خوانی و نه من
هست از پس پرده گفتگوی من و تو
چون پرده بر افتد نه تو مانی و نه من
چون پرده بر افتد نه تو مانی و نه من
آی... امان