نگاهی می کنی، ما رو مگه عاشق ندیدی، تو یا شاید دیدی و رسواترین عاشق ندیدی، تو یا ما مجنونیمو، خونه خرابی عالمی داره یا عشقت مونده و دست از سر ما بر نمی داره خداییش فرقی هم انگار نداره یا اگه داره دل رسوای ما بند کرده و بازم گرفتاره
الهی دل خوشی باشه پناهت گلای رازقی تن پوش راهت الهی خوش خبر باشه قناری بخونه تا خروس خون چشم به راهت صفای دیدنت ای قصه نور من و با خود ببر تا آخر دور گلای پیرهنت، یاس و اقاقی بمونم منتظر، تا قصه باقی