متن آهنگ رها نمیکند ایام (ساز و آواز) همایون شجریان
رها نمیکند ایام در کنار منش
که داد خود بستانم به بوسه از دهنش
همان کمند بگیرم که صید خاطر خلق
بدان همیکند و درکشم به خویشتنش
غلام قامت آن لعبتم که بر قد او
بریدهاند لطافت چو جامه بر بدنش
در این روش که تویی گر به مرده برگذری
عجب نباشد اگر نعره آید از کفنش